همه افعال انگلیسی با اضافه کردن ed به آخرشان به زمان گذشته تبدیل نمیشوند و بقیه افعال بدون قاعده خاصی به گذشته تبدیل میشوند درست مثل جمع مکسر مثلا keep گذشته اش kept میشود این قبیل فعلها بسیار زیاد هستند شاید بیشتر از800 فعل باشند که حفظ کردنشان کار دشواری است در ثانی قسمت سوم فعل هم بی قاعده است یعنی اسم مفعولی..... برنامه ای که خیلی به کار دانشجوها و دانش آموزان میاد یه نرم افزار کم حجم 16 کیلوبایتیه (فشرده شده) که فقط کافیه شما فعل ریشه رو بهش بدبد تا نرم افزار فعل گذشته و اسم مفعولیش رو بهتون بده این برنامه نیاز به نصب ندارد
ویژگی های کلیدی نرم افزار
1- پشتیبانی از دو زبان انگلیسی و فارسی
2- دارای بانک اطلاعاتی جامع
3- دارای پوسته های زیبا
4-حجم کم
5- بدون نیاز به نصب
Today is my friend's birthday and my teacher's birthday ,
....
ادامه مطلب...
If sentences
در زبان انگلیسی چهار نوع اصلی If sentences وجود دارد که جملات شرطی نامیده می شوند.
If + present form + present form
"If you heat ice, it melts." در این نوع از جملات شرطی شما می توانید به جای If از when استفاده کنید.چون این همیشه ثابت است که "وقتی یخ را گرم کنید،ذوب میشود".این نوع جملات بعضی مواقع Zero conditional گفته می شوند. If + present form, + will, can or may "If I am late, I will call you."
"If you need me, you can call me at home."
"If it gets any hotter, we may have a thunder storm."
این جملات یک اتفاق امکان پذیر در زمان آینده را نشان می دهد . فعل اول (فعل شرط که بعد از if می آید) در زمان
حال ساده و فعل دوم نتیجه ی (جواب شرطِ) فعل اول و در زمان آینده می باشد.
If + past form + would, could or might
"If I got a pay rise, I would buy a new car." "If you left your job, you could travel around the world." "If you were nicer to him, he might lend you the money."
این نوع از جملات فعل اول که همراه if است نشان میدهد که واقعه غیر ممکن است. در انگلیسی اغلب هنگامی از
این نوع جملات استفاده می کنیم که بخواهیم در مورد فرضیه ها و رویدادهای خیالی در آینده صحبت کنیم.
برای مثال:
"If I was President of the United States, I would change some laws."
If + past perfect + would/might/could have done
"If I had revised, I would have passed my exams." "If we had gone out earlier, we might have got to the cinema on time." "If you had told me there was a problem, I could have helped."
در این جملات (یا جملات نوع سوم) فعل اول همراه if هرگز انجام نشده است. بنابراین احتمال رویدادن فعل دوم وجود
ندارد. I didn't revise, so I didn't pass my exams and there is nothing I can do about it now.
با استفاده از این نوع جمله می توانیم نشان بدهیم که چگونه رویدادها می توانستند متفاوت باشند.
Bye Bye....
Vocabulary 6
ترساندن | scare | مواظبت کردن | mind | دچارسکسکه شدن | go hic | مدت کوتاه | a short while |
ثانیه | second | ازدست دادن | miss | به پیک نیک رفتن | go on a picnic | توصیه کردن | advice |
منشی | secretary | دهان | mouth | خودش | herself | به طورناگهانی | all of a sudden |
توقف کردن | stop | ماهیچه | muscle | سکسکه | hic | دردسر | bother |
موفق | successful | خودم | myself | سکسکه کردن | hiccup | نفس | breath |
نفس گرفتن | take a breath | اطاعت کردن | obey | خودش | himself | نفس کشیدن | breathe |
خودشان | themselves | دستور دادن | order | مرطوب | humid | تجارت | business |
چشیدن | try | خودمان | ourselves | بیمار | illness | سکه | coin |
ناخوشایند | unwelcome | پاکت کاغذی | paper bag | خودش | itself | پوشاندن | cover |
مرطوب | wet | توجه کردن | pay attention | منقبض شدن | jerk | معالجه | cure |
درصورتیکه | while | گردش | picnic | آخرین | last | بیماری | disease |
خودت | yourself | بارانی | rainy | قرض دادن | lend | فوق العاده | extra |
خودتان | yourselves | ضبط | record | خوش شانس | lucky | بی آنکه دلیل خوبی داشته باشد | for no good reason |
نفس را نگهداشتن | hold one's breath | دارو | medicine | باخنده صحبت کردن | giggle |
Synonym
hold=keep
breath=Air that you take in and send out through the nose and mouth
breathe=Air that you taking in and sending out through the nose and mouth
scare=Make sb frightened
the whole=With no parts missing
hiccup=Sudden breath with a sound
Lets welcome the year which is fresh and new,Lets cherish each moment it beholds,
Lets celebrate this blissful New year
بیا به سالی که جدید و تازست خوشامد بگیم، بیا تک تک لحظه هاشو گرامی بداریم، بیا این سال نوی پربرکت رو جشن بگیریم.
Wishing You All The Peace , Joy , And Love Of The Season ! Season’s Greetings!
Happy New Year
برای تو تمام صلح ، لذت و عشق این فصل رو آرزو میکنم . تغییر فصل رو بهت تبریک میگم
Happy new year....to my friends & my nice teacher
with the best wishes for you...
a یا the
در زبان انگلیسی a حرف نکره و the حرف معرفه است.a و the می توانند با اسم های
شمارپذیر به کار روند.
I got a postcard from her
توضیح:
گاهی به جای a باید از an استفاده شود. an قبل از کلماتی می آید که با a,e,i,u,h,o شروع
شوند، اما قبل از بقیه حروف ونیز قبل از u اگر /ju/تلفظ شود a می آید.
کجا a و کجا the به کار ببریم؟
1-وقتی برای بار اول از چیزی صحبت می کنیم ،"a" به کار می بریم.
او یک خانه داشت. She had a house.
2-اگر به چیزی که بار اول با "a" به کار رفته بخواهیم مجددا اشاره کنیم ، باید از "the" استفاده
نماییم.
She has a car and a bike,but she uses the bike more often.
3-وقتی برای بار اول از چیزی صحبت می کنیم و شنونده می داند منظور ما چیست، "the"به
کار می بریم.
Have you fed the cat?
4-وقتی بخواهیم شغل کسی را بیان کنیم،"a"به کار می بریم.
She is a teacher
6-برای اسم هایی مثل world(دنیا) ،"the'به کار می بریم زیرا از آنها فقط یکی وجود دارد.
We're going to travel around the world
7-برای اجرام آسمانی مثل sky(آسمان) ،sun(خورشید) ،moon(ماه) ، از "the" استفاده می
کنیم.
She looked at the moon in the sky.
8-قبل از واحدهای روز از "the" استفاده می کنیم.
They play football in the morning
9-برای صفت های عالی نیز "the" به کار می بریم.
This city is the best city
10-نام رود ها و اقیانوس ها با "the" شروع می شود.
رود خانه ی تمز The Thames or Thames the river
11-بیشتر نام کشورها و مکان ها بدون "the" به کار می روند.
They have gone to Belgium.
اما کشور هایی که بیش از یک کلمه دارند با "the" به کار می روند.
The United states
The Soviet Union
12-قبل از اسم روزها ، ماه ها ، صفتهای ملکی ، اسامی اشخاص و... هیچ وقت "the" نمی
آوریم.
۱- ساختن
مثال: make poem معنی: شعر ساختن
2-برگزیدن
مثال : they made him king at the age of fifty
معنی : در سن پنجاه سالگی او را به پادشاهی برگزیدند
3- مرتب کردن
مثال: he makes the house once a week
معنی : او هفته ای یک بار خانه را مرتب می کند
۴- برابر بودن
مثال: two and two make four
معنی: دو و دو می شود چهار
۵- شدن
مثال : you will make a fine teacher
معنی : تو معلم خوبی خواهی شد
۶- فهمیدن
مثال : what do you make of this movie?
معنی: از این فیلم چه فهمیدی؟
۷- وادار کردن
مثال: make him brush his teeth
معنی: وادارش کن دندان هایش را مسواک بزند
منبع